1)پدرم بددهن و بداخلاق است و نسبت به مادرم بىاحترامى مىکند. تکلیف منبا چنین فرد چگونه است؟ در این سؤال چندین موضوع مطرح شده است که باید جداگانه به هر یک پرداخته شود: الف) بد خلقىهاى پدر و رفتارهاى ناهنجار او در خانواده، ب) موضوع عقوق والدین و زد و خورد شما با پدرتان. ج) وظیفه شما در قبال خانواده. الف) آنچه که شما درباره پدرتان نوشتهاید، حکایت از روحیهاى خشن و سخت دارد که البته درمان آن نیازمند بررسىهاى بیشتر در شرایط زندگى و تربیت خانوادگى و مىباشد ولى تغییر شخصیت و متحول ساختن فرد در چنین وضعیتى کارى دشوار بوده و نیازمند هوشیارى و تدبیر فراوان است. رفتار پدر شما در برخورد با مادرتان، رفتارى عصبى و خشونتآمیز است و هیچ مجوز شرعى براى چنین رفتارهایى وجود ندارد. آنچه که درباره تنبیه همسر در قرآن آمده، تنها در یک مورد آن هم مسأله عدم تمکین در روابط زناشویى است. آن نیز محدود به شرایط خاصى است که در آیه شریفه آمده است: (سوره نساء، آیه 34 ). نحوه این تنبیه بدنى نیز در روایات مشخص شده است (مثلًا با چوب مسواک باشد که هم کوتاه است و هم باریک) در غیر این مورد تنبیه بدنى جایز نیست و موجب ضمان و دیه است. نکته دیگر در این مورد این است که گاهى ممکن است رفتار اطرافیان در ایجاد هیجانات و رفتارهاى عصبى پدرتان مؤثر بوده است. گرچه رفتارهاى ایشان ناموجه است ولى باید عواملى را نیز که موجب بروز چنین رفتارى مىشوند، مورد بررسى قرار داد و سعى در کنترل آنها نمود. ب) عقوق والدین امرى خطرناک است که باید به شدت از آن پرهیز کرد چرا که داراى آثار وضعى بر زندگى انسان است. البته پدر و مادرى که موجب شوند فرزند سر بر طغیان بردارد و موجبات عقوق خویش را فراهم آورد، از گرفتارى در امان نیستند چرا که آنان نیز وظیفهاى خطیر در قبال فرزندان خویش دارند. ولى وقتى شرایط قابل تغییر نیست، فرزندان که نوعاً از اعصاب قوىترى برخوردارند، باید به گونهاى رفتار نمایند که خداى ناکرده موجبات ناراحتى و نارضایتى واقعى والدین را فراهم نیاورند. لذا هرگز با پدر خود به زد و خورد نپردازید، بلکه احترام او را در حد اعلا رعایت کنید. ج) اما وظیفه شما: 1- به هیچ وجه از این که بتوانید رفتارها را در خانواده اصلاح کنید، مأیوس نباشید، «عاقبت جوینده یابنده بود». راههاى مختلف را آزمایش کنید که با توکل به خداوند، حتماً به نتیجه خواهید رسید. 2- با برادران و خواهران خود به دور از احساسات خصمانه علیه پدر، به مشورت بنشینید. مسلماً خداوند راهکارهاى بهترى را به شما الهام خواهد کرد. 3- سعى کنید محیط خانواده را از صف بندى در برابر یکدیگر دور نگه دارید و به گونهاى رفتار نکنید که پدر تصور نماید همه علیه او متحد شدهاند بلکه بنا بر مصلحت هم که شده، برخى از شماها به او نزدیکتر شوید و احساس تنهایى در خانواده را از او دور کنید. 4 - براى نصیحت پدرتان به هیچ وجه از روش مستقیم استفاده نکنید بلکه از روشهاى غیر مستقیم استفاده نمایید مثلًا از دوستان پدرتان و کسانى که بر او نفوذ کلام دارند و یا امام جماعت مسجد و بخواهید که شما را در این امر یارى دهند. 5- در مواقعى که پدر عصبانى و خشن است، سعى کنید رفتارهایى برخلاف انتظار او از خود بروز دهید مثلًا اگر او انتظار دارد که شما در چنین مواقعى داد بزنید و یا پرخاش کنید، برعکس آن عمل نمایید. در پایان نیز مجدداً بر این نکته تأکید مىکنیم که مسلماً با اخلاق نیک و به کار بردن روشهاى سازنده، مىتوان تغییرات لازم را در رفتار پدر پدید آورد. تنها حوصله و صبر مىخواهد و اندکى تدبیر. 6- از همه مهمتر این که احترام پدرتان را حفظ کنید و نسبت به او دلسوزى لازم را داشته باشید و کارى که باعث باز شدن دهان وى به سخنان ناصحیح مىشود و یا خلاف انتظار وى است انجام ندهید و در امر خانه و مرتب کردن وسائل خانه و رسیدگى به کارهاى منزل به مادر خود کمک کنید تا عوامل ناراحتى پدرتان کاهش یابد و با شما و مادرتان بدرفتارى نکند. به عبارت دیگر عوامل پرخاشگرى پدرتان را کاهش دهید. 7- نکته دیگر این که گاهى اوقات و به مناسبتهاى مختلف، هدایایى را تهیه و از طرف خودتان و یا مادرتان به پدرتان تقدیم کنید. در پایان اگر علائم و نشانههاى ناراحتىهاى روانى را در پدرتان به شکل حاد مشاهده مىکنید مىتوانید به
گونهاى به روانپزشک مراجعه کنید.
2)افرادى که ذاتا بداخلاق و عبوساند، چگونه مىتوانند اخلاق خود را تغییردهند؟
به چند نکته توجه کنید
الف)اخلاق نظیر هنر و علم بخشى ذاتى و بخشى اکتسابى است. حضرت امام صادق (ع)مىفرماید: من الخلق سجیة و منه نیة بخشى از خلق و خوى انسان ذاتى و بخشى با اراده انسان کسب مىشود«،(1)
ب)اگر چه بخشى از اخلاق ذاتى است ولى شگفتا که مىتوان همین بخش را نیز با ریاضت و سختکوشى دستخوش تغییر قرار داد.
ج)آنچه به عنوان تاکید بر اخلاق نیک در متون اسلامى آمده است به خاطر همین مسئله قابل تغییر بودن اخلاق است. لطیفهاى است که مىگوید: شخصى کار زشتى مرتکب شد وقتى مورد اعتراض قرار گرفت گفت: چه کنم آب و گل مرا اینگونه سرشتهاند. ظریفى به او جواب داد و گلت بسیار خوب سرشته شده فقط لگد نخورده است با این بیان نمىتوان گفت اخلاق کسى ذاتاً بد بوده و از خود هیچ اختیارى ندارد. زیرا آنچه از اخلاق ذاتى محسوب مىشود به عنوان اقتضا است نه علت تامه.
ح)در هنگام برخورد با دیگران با روى خوش برخورد نمایید، سطح توقع خود را پایین آورید و متواضع باشید کم کم اخلاق خوش در شما نهادینه خواهد شد.
پىنوشت
(1)) بحارالانوار، ج 71، ص 377)
3)دخترى 20 سالهام که در خانه بداخلاق در بیرون منزوى و گوشهگیر مىباشم. چگونه اخلاق خود را تغییر بدهم؟
از نوشتههاى شما برمىآید، که چند مشکل براى شما ایجاد شده است که اهم آنها عبارت است از:
1- خود ناباورى و عدم اعتماد به خویشتن،
2- کج خلقى با اطرافیان،
3- مشکلات خانوادگى.
درباره مطلب اول، به نظر مىرسد بنا به دلایل مختلف تربیتى و محیط، شما به میزان زیادى خود را دست کم گرفتهاید و نتوانستهاید اعتماد به نفس لازم را به دست بیاورید. از همینرو با ناباورى با قبولى در دانشگاه مواجه مىشوید و یا این که خود را براى حل مشکلات ناتوان مىبینید و بالاخره گوشهگیرى و کجخلقى پیشه مىکنید. حال باید دید ریشه این نوع نگرش کجاست؟ در خانواده است؟ در محیط است؟ و یا. البته بسیارى از این عوامل دخیل بوده و هستند ولى یک عامل اساسى و مهم وجود دارد- که هم در دسترس مىباشد و هم قابل تغییر است- و آن قضاوت شما نسبت به خود است. آرى شما آن گونه زندگى مىکنید که فکر مىکنید.
اى برادر تو همه اندیشهاى مابقى خود استخوان و ریشهاى
به گفته یکى از دانشمندان: «تو روحیه خود و تفکر خود را تغییر بده، دنیاى اطراف تو تغییر خواهد کرد». بنابراین
اولًا، از این به بعد یک الگوى شخصیتى مناسب براى خود تصور کنید شخصى که شاداب است و از مشکلات نمىهراسد، به خود اعتماد دارد، بدخلقى نمىکند و دائماً این شخص و اوصاف او را در ذهن خود مرور کنید.
دوم این که هنگام آرامش بدن- به ویژه به هنگام خوابیدن- این جملات را تکرار کنید: من قادر هستم خود را آن گونه که باید باشم، بسازم. من مىخواهم فردى شاداب و با روحیه باشم. من چیزى از دیگران کم ندارم، مىخواهم برخورد خوبى با مادر و اطرافیان داشته باشم.
سوم این که ارتباط خود را هر چه بیشتر با خداوند محکم کنید و سعى نمایید با شناخت او، همه عشقتان را به او نثار کنید. اگر بتوانید شبها اندکى قبل از اذان، بیدار شوید و نمازى بگزارید، و سحر را بیدار باشید، بسیار نقش مؤثرى در تقویت روح و شادابى آن دارد. چهارم این که کتابهاى اخلاقى و عرفانى را دائماً در دسترس داشته باشید و هر از گاهى آنها را مطالعه کنید مانند: معراج السعاده، مثنوى معنوى، اربعین امام خمینى، اشعار عطار، حافظ، سعدى و.
4)چون پدرم خودراى و بداخلاق است، درخانواده دچار مشکلات عدیده و مبتلابه فشارهاى روحى و روانى هستم ؟چه کنم؟
در میان گذاشتن مشکلات با افراد ذىصلاح و مشورت با آنان کارى خردمندانه و شایسته است که گذشته از آثار گرانقدر آن تأثیر بسزایى در خالى شدن انسان از ناراحتى ها و آسودگى روان دارد. البته در راهنمایى خواستن از دیگران نباید انتظار معجزه داشت. بلکه باید به چاره جویى پرداخت و با برنامه ریزى صحیح و اصولى مشکل را حل نمود که هیچ مشکلى لاینحل نیست. آنچه که مورد نیاز است شناخت صحیح مشکل و سپس راه حل درست براى بر طرف کردن آن است. بدون تردید معضل شما نیز راه حلى دارد. در خانواده شما آنچه پیرامون آن مطرح کردهاید چند محور قابل بررسى و گفت و گوست: 1- تحلیل رفتار پدر و دیگر اعضاى خانواده. 2- وظیفه شما در قبال پدر و دیگر اعضاى خانواده. در قسمت اول تردیدى نیست که رفتار شما رفتارى غیر اصولى و غیر اخلاقى است که عمدتا ریشه در تربیت خانوادگى سطح فرهنگ و قشر اجتماعى و اطرافیان دارد با این شرایط تغییر دادن شخصیت پدر کارى مشکل اما شدنى است. از بین عوامل رفتارى پدر مسلما نحوه برخورد اعضاى خانواده عاملى موءثر است و افراد خانواده مىتوانند با تغییر آن تحولى نسبى در شخصیت پدر ایجاد نمایند. شما اگر با دیگر اعضاى خانواده جلسهاى مشترک ترتیب داده وبه تحلیل دقیق رفتارها بپردازید خواهید توانست با به کارگیرى روشى سنجیده و هماهنگ رفتار پدر را تغییر دهید. البته موفقیت دراین کار بستگى کامل به تصمیم وعزم همه اعضاى خانواده دارد. شما این گونه فرض کنید که تمامى افراد از صبح فردا در برخورد با پدر چهرهاى بشاش داشته باشند به او سلام کرده و گرم بگیرند و براى او شخصیت قائل شوند. بااستمرار این وضعیت مسلما رفتار او نیز عوض خواهد شد. شما مىتوانید با رهبرى این جریان این طرح را آزمایش کنید و مارا نیز در جریان نتیجه و پیشرفت خود قرار دهید. اما قسمت دوم: تردیدى نیست که فرزند وظایفى در برابر پدر و مادر خود دارد. هر چند که آنان نتوانند کاملا به وظایف خود عمل نمایند. خداوند بزرگ در قرآن مجید بارها آدمى را به احسان به پدر و مادر خود فرمان داده و از آزار به آنان برحذر داشته است. بنابراین تا سر حد امکان باید رفتار با پدر و مادر رفتارى مهربانانه وملاطفتآمیز باشد. پدر نیز موظف به تأمین نفقه فرزندان خود در حد متعارف است. اکنون شما باید با حفظ این اصل سعى در اصلاح رفتار پدر داشته باشید.